باران باران ، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره

بهانه زندگی

کمی تا دو سالگی

1393/4/3 10:57
نویسنده : نفیسه
593 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دخترکم ، شیرین زبونم ، معنی تموم زندگیم 

این روزا این قدر بلبل زبون شدی که نمیدونم کدوم را برات بنویسم  . . . از حرف زدن گذشته . . . متلکا و تیکه هایی بارمون میکنی که همه اینجوری میشیم تعجب

داری با پدرجون خربزه میخوری و از اونجا که تو عاشق میوه هستی تنها رقیب سخت پدرجون میشی زبان پدرجون همین طور که غرف میوه خوردنه دو تا تکه دیگه باقی میمونه سکوت یه نگاهی به پدرجون میندازی و میگی :

« پدرجون برای من نگشتی ؟؟؟!!!! (با حالت سوالی و تعجب) »قه قهه

 

رفتیم مهمونی و شما علاقه خاصی به نوشابه داری اونم از نوع مشکی (مثل مامانت خندونک) همیشه یه لیوان آب میارم برات و آب نوشابه بهت میدم ( خواهشا نگین اصفانی بازی درمیاری این دیگه برای بچه بده زبان) اون موقع آب دم دستم نبود برای همین مجبور شدم نوشابه خالص برات بریزم بعد بهت میگم خودت یه کم بخور بقیه را بده مادرجون دلشون نوشابه میخواد . . . شروع میکنی به خوردن . . . میبینی به به چه خوشمزست . . .خوشمزه دلت نمیاد بدی دلت نمیاد هم ندی . . .خطا سرتو بالا میکنی . . . زل میزنی به مادرجون . . . میگی صبر کن حالا بهت میدم قه قهه

چند روز پیش با خاله رفتی بودی خونه دخترخالم نرگس . . . اونجا کلی بهت خوش گذشته بود . . . خانوم 7 عصر اومده خونه و مامان هم که انگار دیوار سکوت به مامانم گفتم به خاله بگو دیگه اینو جایی نبره تا میاد منو نمیشناسه . . . فردا صبحش که رفته بود خونه خالم تا دیده بودش بهش گفته بود مامان دعبام (دعوام) میکنه بیام خونتون هیپنوتیزم

تازگیا اگه حوصله نداشته باشی هر کی باهات حرف میزنه به من یا مادر جون میگی همون جمله اش را تکرار میکنی البته با حالت نق خسته . . .  خونه مامان بتول رضا باهات داشت سر به سرت میذاشت . . . به من نگاه میکنی میگی : مامان رضا باهام شوخی میکنه (با حالت نق)گیج

از برکات وایبر و واتس و آپ و کوفت و زهرمار شبا به جای شب نشینی تو خونمون موبایل نشینی داریم شیطان همه سرا تو موبایل و بیچاره این بارانه . . . اونم به ناچار دستشو میذاره دم گوشش یعنی داره با تل حرف میزنه این شما اینم مکالمات باران با دوست خیالیش :

الووو دوستم. . . مکث . . . سنام دوستم . . . مکث . . . چچوری دوستم  ؟؟؟ . . . . مکث . . . مامان خوبه دوستم . . . مکث 

و شکلش سر کج . . . خیره به یه جا . . . در حال قدم زدن 

ای خدا من این وروجکو نمیتونم بخورم محبت

یکی از اوقات آزار دهنده باران و البته مثبت هیپنوتیزم حتما باید بری تو اتاقش که براش یا کتاب بخونی یا نقاشی بکشی یا باهاش بازی کنی . . . محاله وسایلش را بیرون از اتاق بیاره . . . دیوونه میکنه آدم هی میگه بیا بریم اتاقم و دو ساعت هم براش کتاب بخونی خسته نمیشه سکوت

یکی دیگش که اتفاقا اونم مثبته گیج سوال کردنشه . . . 

مامان داداش چی گفت ؟؟ مامان این چیه ؟؟ مامان چچار کردی ؟؟؟ مامان دختره چی میگه ؟؟ مامان این کیه ؟؟؟ و اگه تا صبح قیامت هم بهش جواب ندی این سوال تکرار میشود سکوت

دو تا حرف که باران نمیتونه بگه . . . ک را چ میگه بعضی وقتا هم خ  . . . ف را س 

افتاد : استاد 

چکار : چچار یا چخار 

نمیدونم گفتم یا نه . . موهاش را خیلی وقته کوتاه کردیم مدل گرد خیلی بهش اومد و از بی نظمی دراومد 

در راستای اینکه من در اثر مشکلات عدیده خطا عصبی شده بودم به دکتر اعصاب مراجعه تا کمتر دخی را دعوا کنم ولی گویا این دعواها کار خودش را کرده غمگین تا بهش میگم دوستم داری ؟؟ میگه دعبا میکنی سکوت

یه روز هم مامان دختر خالم نغمه میشه . . . خالم میگه از صبح تا بعدازظهر فقط این بچه را یا دعبا کرد یا مامیش کرد خندونک

خلاصه که حرف از این دخملی زیاد دارم . . . تا مطلب را تموم میکنم یاد هزار تا کارای نگفتش میفتم ولی به قول علی دیگه فرصتو از دست دادی 

 

اینم دخمل شیرین زبونم . . . ماشالا یادتون نره هااا  زیبا

 

 

 

پسندها (5)

نظرات (4)

کودک 118
3 تیر 93 11:25
سلام . اصفهانی ها رو دوست دارم
ساخته ها نمدی
3 تیر 93 11:59
سلاااام وبتونه عالیه ما تو کار نمیدم عروس‌ک های نمدی ریسه اسم حلقه عروسک انگشتی..... بیاین وبمون ما قیمت فوق‌العاده زدیم ۴۰ درصد تخفیف خدافظ
مامان سینا کوچولو
8 تیر 93 21:52
عزیز دلم... دلم برات تنگ شده بود... برات بهترین ها رو از خدای مهربون می خوام.[لبخن سلامممممم عزیزم مرسیییییییی
سانی مامی شادیسا
22 تیر 93 14:14
عزیزم قربون این دختر شیرین زبون برم من.... موهاش خیلی بهش میاد نفیسسسسسس همیشه این جوری بذار باشه خیلی چشای قشنگش به نظر میاد. براش اسپند دود کن درضمن نگران نباش تا سه سالگی جا برای اصلاح خرابکاریهای مادرانه مون داریم! منتها یه کم زمان می بره تا درستش کنیم [نی ممنون سانی جونم از اینکه سر میزنی . . . چشم چشمات قشنگ می بینه