بدون عنوان
سلام ای وای که چقدر وقته من اینجا نیومدم به من میگن یه مامان بی ذوق . . . خداییش خیلی سرم شلوغ شده بود سر کار منم فقط اینجا سعی میکردم بنویسم تو خونه دیگه وقت سرخاروندن نداشتم . . . باران دختر عزیز من بزرگ شده سه سال و 4 ماهه شده و روز به روز من بهش وابسته تر میشم و دوست داشتنش جور خاصی میشه . . . یعنی اگه بخواد به همین سرعت دوست داشتنش پیشرفت کنه من دیوونه میشم از جزئیات که نمیشه الان دقیق گفت ولی یه خبر که باران داره خواهر میشه . . . از اونجا که دوست نداشتم مثل خودم فاصله سنی زیاد باشه در همین راستا تصمیم گرفتیم . . . خیلی دل شجاعی دارم خداییش ولی خب زار یه بار شیون یه ...