باران باران ، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 23 روز سن داره

بهانه زندگی

ماجراهای ارایشگاه رفتن باران جون

1392/5/27 12:11
نویسنده : نفیسه
661 بازدید
اشتراک گذاری

دخمل طلا جیگل مامان . . .

تو این مدت دو بار بردیمت ارایشگاه که متأسفانه نشده بود برای بار اولش برات پست بذارم . . . بار اول حدود دو ماه پیش بود که موهات خیلی نامنظم شده بود و بردیمت آریشگاه کودکان چهارراه هشت بهشت . . . اولش خیلی از محیط اونجا خوشت اومد و سرحال همه جا را داشتی نگاه میکرد تا اینکه روپوش بهت پوشوندن و تو یهو ترس تو چشمات موج زد . . . وقتی هم که ارایشگر کارش را شروع کرد بمیرم الهی اینقدر هق هق گریه کردی که دلم کباب شد برات . . . بیشتر دلم از این میسوخت که خیلی مظلوم وار گریه میکردی و تسلیم شده بودی الهی بمیرم برای گریه هات دوست داشتنی من . . .

در عوض بعدش خیلی جیگر شدی و شکل پسملا شده بودی اینم شاهدش :

 

 

 

این دفعه چون میخواستم برای تولد دسته جمعه که یک شهریوره خوشجلتر بشی بردمت جای دیگه اونم هی کارش بد نبود چون بعد فهمیدم گول خوردیم و اونجا دو تا شعبه زدند خخخخ

دیشب دیگه بدتر از دفعه قبل بودی همش بغلم بودی و ارایشگر کارشو انجام میداد تازه تو دو نوبت انجام شد . . . اینم عکسای خوشمل باران جونم که ارایشگر براش ژل هم زده

 

دخی جونم عاشقتم . . . دوست دارم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مهسا
27 مرداد 92 23:15
مبارک باشه باران خوشگله...............


ممنون مهسا جونم لطف داری عزیزم
سانی مامی شادیسا
28 مرداد 92 9:32
وای این خانم خوشگله رو ببین
هزار ماشالله خوردنی تر و ناز تر شده موهاشو مرتب کردین
خوش بحالت که باران انقدر مو داره که تا بحال دو بار بردیش آرایشگاه!
شادیسا که تازه دو تا شوید مو در آورده می ترسم ببرمش ارایشگاه کلا کچل شه دوباره


فدای تو خاله سانی جون . . . در عوض ماشالا شادیسا زرنگ خانوم کلوبمونه فداش بشم
مامانی درسا
5 شهریور 92 2:10
توادت هزاران بار مبارک انشالله 120 سالگیتو جشن بگیری عزیزم


ممنون خاله جون