نیمچه سیسمونی
سلام دختر نازم . . .
پارسال که مامان و بابام رفتم مکه یه سری لباس از اونجا خریدم که اکثراً مخصوص یک سال به بعد بچه میشه و نصفش پسرونه و نصفش دخترونه شد چون اون موقع کسی خبر نداشت که من یه دخمل ناز پیدا می کنم . . . امسال که بابا تنها به عنوان معاون کاروان رفت دیگه خبر داشت ولی متأسفانه ناشی بود و نمی دونست که چه سایزی و چه چیزایی بیشتر بدرد می خوره . . . فقط همینو بگم که تنها 6 تا شیشه شیر در سایزهای مختلف برای دخمل آورده . . . یه سری سرهمی که همه یک سایز و همه یه مدل هستند . . . حالا خوبه که تو بسته بندی رنگاش باهم فرق می کنه وگرنه همه هم یک رنگ می شد . . . یه چند تایی هم عروسک آورده بود . . . با هزار تا ذوق و شوق این لباسا را از ساک در می آورد و من برای همشون یه دنیا ذوق می کردم . . . دیشب بالاخره باباعلی را بکار گرفتم ساک لباسا را آورد و من تقریباً از همشون عکس گرفتم . . . خیلی خسته شدم ولی بازم می ارزید . . .
عکساشو گذاشتم تو ادامه مطلب که هم برای خودم هم برای دخمل نازم یادگاری بمونه . . .