باران باران ، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 23 روز سن داره

بهانه زندگی

سه ماهه شدن بارانم

1391/9/7 14:47
نویسنده : نفیسه
393 بازدید
اشتراک گذاری

وای چقدرر حرف برای گفتن دارما . . .

این چند وقت هم خیلی حوصله نداشتم هم تو دهه اول محرم بود و من وقت نمیکردم به اینجا سر بزنم . پنج روز اول محرم که طبق سنوات قبل خونه خالم بعدازظهرا روضه بود و من و مامان و باران هر روز با هم رفتیم . روز شنبه هفته پیش هم قبل از روضه برای ناهار رفتیم خونه عموم که خیلی خوش گذشت پسر عموم و خانوم و پسر گلش را هم دیدیم . خیلی دلم براشون تنگ شده بود . محمدصادق هم که ٢ ماه از باران بزرگتره ماشالا خیلی ناز و خواستنی شده بود و این هم عکس خوشملش :

چند شب اخر هم یعنی شب جمعه و شب تاسوعا و عاشورا رفتیم روضه توی کوچشون و خدا را شکر هم باران اروم بود هم جای خوبی بودیم که گرم باشه و دخملم سرما نخوره . روز تاسوعا و عاشورا هم روضه رفتیم و باز هم باران دخمل خوبی بود و همه تو روضه عاشقش شده بودن

راستی بابایی برات لباس حضرت علی اصغر از هیئت گرفته بود که بهت بپوشونیم و همایش شیرخوارگان حسینی ببریم ولی متاسفانه چون مراسمش زود شروع میشد و تو خواب بودی ترسیدم اذیت بشی البته این هم بگم که چون شبا دیر می خوابی مامانی هم خوابش میومد و مجبور شدیم بمونیم خونه و از تلویزیون پای مراسم باشیم این هم یه عکس با لباس علی اصغر (ع)

 

روز عاشورا هم سه ماه دختر من تمام شد و وارد چهار ماهگی شد برای همین دیشب بردمت پیش دکترت برای چکاب ماهانت که خدا را شکر همه چی خوب و نرمال بود .

قد :٥٩.٥

وزن ٥٤٠٠

دور سر : 40

از خانوم دکترت در مورد دست خوردنت پرسیدم که گفت طبیعیه و برای بازیهایی که باید تو این سن باهات داشته باشم چند تا کتاب گفت که باید اونا را تهیه کنم . یه چیز دیگه هم تعجب کردم هم یه جورایی خوشحال شدم این که باید از ماه دیگه غذا دادنت را شروع کنم . . . هورااااااااااااا

این هم از اتفاقات این چند وقت . . . 

و اما این هم چند تا عکس از بزرگ شدن باران چون بالاخره این مامان تنبل عکساتو گذاشت توی سیستم

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامی کوروش
9 آذر 91 14:16
عزیز دلم چه خوردنیه دختر نازت. قربون اون چشاش بره خاله عزاداریش قبول باشه


ممنون سحر جونم - لطف داری عزیزم
فهیمه
10 آذر 91 15:31
سلام جیگر خاله
هزار ماشالا چقدر بزرگ شدی
دست مامانت درد نکنه


mamnon khale fahime
سانی مامی شادیسا
12 آذر 91 16:45
ای جونم خاله قربون اون چشای گرد و سیاهش بره. چقدر نازه اون نگاهش. حضرت علی اصغر نگهدارش باشه انشالله

fadaye to khale saneie mehrabon
مامان محمد پارسا
12 بهمن 91 14:50
جیگرتو ببوس از طرف مامان پارسا