باران باران ، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 23 روز سن داره

بهانه زندگی

پایان شش ماهگی دختر عزیزم

1391/12/6 21:22
نویسنده : نفیسه
195 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم ، دختر عزیزتر از جونم ، بارانم 6 ماه پر خاطره و شیرین را گذروندی و نیم ساله شدی . هر روز با امید به اینکه صبح چشم تو چشمای نازت بندازم و لبخند قشنگتو ببینم بیدار میشم . 6 ماهه که زندگی من و بابا علی رنگ دیگه ای به خودش گرفته اونم رنگ باران . . .

از خوبیهات که هر چه بگم کم گفتم . به تمام معنا دختر ماهی هستی ، مظلوم و اروم . . . اینا امروز که واکسنای شش ماهگیتو زدی بیشتر فهمیدم . اون موقع که با تمام وجودت ناله میکردی و زل میزدی به چشمام که مامان یه کاری برام بکن که بدجور دارم درد میکشم . . . مامان برات بمیره که تنها کاری که میتونستم برات بکنم استامینوفن بود و بغل کردن و تاب دادنت . . .

الان هم تو بغلم خوابیدی و بیحال داری شیر میخوری . . . امیدوارم که هر چه زودتر بهتر بشی و من دوباره اون خنده های جذابتو ببینم . . . دوست دارم عسلکم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

بابا امیر
6 اسفند 91 21:32
با سلام واحترام اولاً نیم ساله شدن باران رو به شما و به خودش تبریک می گم و انشالله همیشه خوب و خوش باشه واکسن هم زود یادش می ره کی زده کی خورده امیر منم یک ساله شده و اگه تمایل به تبادل لینک هستید به بنده اطلاع دهید همیشه پایدار باشید
افسانه مامی پارمین
8 اسفند 91 1:48
ماهگرد باران جوونم مبارک باشه . امیدوارم همیشه تنش سالم باشه و هیچوقت مریض نشه


ممنون افسانه جونم